شـــاهــبــنــد ر KING PORT

[ نام قدیم بندرکنک ]

شـــاهــبــنــد ر KING PORT

[ نام قدیم بندرکنک ]

شاید ..... اما.....

شایداینجا هم به وسعت خیال جایی برای با تو بودن باشد گرچه فاصله ها ست بین ما اما تو همیشه با منی - شاید گاهی خلوت تنهایی تو درکنار دیگران باشد اما من فقط با تو تنها ییها را آموخته ام - پابرهنه در آن روز تابستانی   دوان دوان  ساحل را طی کرده و به تو رسیدم تو همرنگ من بودی ومن رنگها را ندیده بودم شاید تو به من آموختی که رنگ چیست اما کاش همان بی رنگی بود وهنوز بامن بودی -من به دور دستها رفتم تا باغچه ملک آباد تا باروت  بغض تا صحرای خشک ندامت تا افیون غربت تا نعمت خشوع تا نقمت جدال تا وفور آزادی تا قحطی وجدان تا سردترین سلام وتا گرمترین فراق تا رسیدن دوباره به تو وتا نهایت کلام اما  بازهم به تو برگشتم ۰۰۰ تو ۰۰۰آخرین باور منی ومن با تو کاملم -شاید ۰۰۰ اما۰۰۰۰تو۰۰۰ بامن نباشی۰۰۰

همشهری خوبم با تو میگویم که گفتنیها همه با توست روزی رسیده که دران یارب نفسی نفسی ست اما من وتو میتوانیم باهم بودنی دوباره را بیازماییم -واقعا ما بودن- زیباست بیا تا اوج رسیدن ما باشیم خالی از هر دغذغه تنهایی که اینجا سرای ماست واینجا حیات وممات ما - دست در دستان هم فرداها را باید زیر باران دید وتغییری در اندیشه ها و انقلابی در گفته ها باید که شاید باهم بودن ما خورشید فرداها را روشنتر نماید۰

سلام و والسلام

سلامی دوباره بر شما- شمایی که بودنم را  در باشما بودن میدانم -شما همشهری عزیز - شما هم استانی بزرگوار - شما هموطن عزیز تر از تن وشما همزبان بهتر از جان سلام وصدسلام -حال شما چطوره؟ ان شا الله درپناه کرامات الهی خوب خوب باشید .

میخوام خودمونی تر صحبت کنم بین خودمون باشه من بد طور عاشق شدم -عاشق که چه عرض کنم دیوونه دیوونه شدم -یادش همیشه بامنه -شب وروز وگاه وبیگاه اسمش ورد زبونمه وحالا گذشته از خودمونی بازی وبین خودمونی میخوام فریاد بزنم ........آهااااااااااااااااااااااااااااااای مردم من عاشقم -عاشقتر از پروانه دورشمع - راسخ تر از فرهاد کوهکن ودیوونه تر ازمجنون که لیلی من جایی ست که خاکش لیلا ها  وشیرینها وهرانچه زیباییها وخواستن ها وبودن ها وشدن هاو...راالهام بخشیده و همه خوبیها رو یکجا صاحب شده بله من عاشق این خاکم -زاده ساحل آنم -هم خاکی هم آبی به پاکی تیمم وبه بزرگی خلیج -خلیج همیشگی فارس - که  روز نخست گل آدمیتم با این آب آمیخته شده ومن مانده ام و  شدن را چو موج  میدانم وزندگی را همراه با باد سهیلی به اقصی این خاک گسترش خواهم داد.

بله اینجا ایران است امواج بودنم از بی نهایت ها می آید از لسان الغیب حافظ وبستان سعدی از شاهنامه فردوسی از علم رازی وابن سینا از مولانا وعرفان شمس تبریزی و... وبالاخره ازیاهوگویی شیبت الله و دوبرادران و سید محمد حکیم . همراه با بادبانهای برافراشته فتح الخیر وعرطاوی -یاد بزرگمردانی که سینه اقیانوسها را تنها با بسم الله الرحمن الرحیم میشکافتند و تا دوردستها یادگاران دارند .

من نوه اصالتم فرزند نجانت میراثم فرهنگی ست  به وسعت دریا بی کران -من پرچم دار استواری واستقامتم - گرچه تنها میگویم اما این زبان تمام بزرگمردانی ست که توانستن را آموخته اند -ناخدایان پیری که ستاره را مقصد داشته و امید را محمل -من اهل خاکی هستم که قدمتش به قدمت عشق است وماندگاریش به وسعت محبت - من وجدان را چو بهترین دوست همراه دارم - اهل دلم وخاکم را چو گلعذار یاری میبوسم وتیمم نماز عشق را با آن بجای می آورم -خانه من در جنوبی ترین نقطه عشق- اینجاست -بندری ست به قدمت اصالت ونجابت - اینجا بندرکنگ شاه بندر جنوب ایران بزرگ است ومن خدمتگزارتمام شما بزرگوارانم.

والسلام